داستان بدون عنوان

یکی  یکی  بود یکی  نبود  دراین دنیای بزرگ ، در یکی از کشورهای این دنیا  روستایی قرار داشت با مردمی مهربان و فداکار ، آن ها باهم کار می کردند  با هم شادی می کردند در آبادانی  روستا با هم تلاش می کردند اختلاف در بین آنها نبود کدخدایی نداشتند که حکم کند یا اگر بود حکمش چندان کارساز نبود  ...........بقیه داستا ن را در  آینده درقست "چرند و پرند" مطالعه خواهید کرد.

مومن آینه مومن است

مو من آینه ی مومن است

بعضی از انسان ها به آن چه مطابق افکاز وعقاید شان نباشد انتقاد می کنند و خود را انسان کامل می دانند ، غافل از آنند که کا ملا در اشتباهند .متا سفانه راه چگونه انتقا د کردن سازنده را نمی دانند .خوب است کسانی که انتقاد می کنند ، ایراد و اشکال از رفتار ، اخلاق ویا کار کسی می کنند راه ورسم درست انتقاد کردن را بیاموزند تا انتقاد های آنها سارنده واثر بخش باشد . متاسفانه بعضی ها هدفشان ازانتقاد ، تخریب دیگران است نه اصلاح کردن آن ها .

آآن ها غافلند که اینگونه انتقادهای مخرب هیچگونه خللی در مواضع کسانی که به آن ها انتقاد می شود  ، نشده ، بلکه آنها رادر مواضع خود مجکم تر نموده است . انسان ها درست ، انتقادهای سازنده را می پذیرند  انتقاد های سازنده برای انسان ها مفید است انسان عاقل نباید همیشه از دیگران انتطارتعریف داشته باشد ، تعریف و تمجید تنها ،سبب رشد شخص نمی شود گاهی لازم است از انسان انتقاد بشود تاشخص ازاشکالات وایرادات خود آگاهی کسب کرده ودر کارهای خود دقیق تر بشود.اگر شخص در کار خود دفت لازم را داشته باشد وکارش حق باشد ،انتقاد نباید خللی در هدف او ایجاد کند اما اگرعمل حق نیست انتقاد باید سبب تجدید نظر در او بشود.اگر فرد مرتکب خطایی شد و مورد انقاد قرار گرفت ، باید انتقاد را بپذیرد ،نباید در برابر انتقادهای سازنده با حالت انفجار برخورد کند او باید بداند که معصوم نیست که اشتباه از او سر نزند . بر خورد آرام و منطقی دور از مواضع خصمانه با شیوه های منطقی کر ساز تر است .

انتقاد صحیح لازمه ی زندگی است چون به نفع فرد انتقاد شونده  است ، انتقادی سا زنده است که دوستانه ، مخفیانه ، با ملایمت ، در فضای آرام، استدلالی و محکم و منصفانه باشد .

امام صادق (ع) میفرماید :

" کسی که ببیند برادر دینی او اشکال و ایراداتی دارد و او می تواند با تذکر ، تغییری ذر روش او بوجود بیاورد این کار را نکند ، به او خیانت کرده است "(قصارالجمل ،ج2،ص261) بیایید دوستانه انتقاد کنیم و هدف مان سازندگی باشد نه مخرب کننده .

کسانی که انتقاد سازنده را را نمی پذیرند از جهالت آن هاست انسانی هم که در جهل بماند تا ابد الدهر به خود ضرر می رساند.

آن کس که نداندو نداند که نداند                              درجهل مرکب ابدالدهر بماند .

خواستها و انتظارات والدین ، دانش آموزان ، نظام اسلامی ، خانواده ، جامعه و دانش آموزان  از دست اندرکا

به نام خدا

مدیران ارجمند و معلمان بزگوار

بادرود بر شما

با توجه به اینکه اندک زمانی به  بازگشایی مدارس در سال تحصیلی88-87مانده ، و خواستها و انتظارات والدین ، دانش آموزان ، نظام اسلامی ، خانواده ، جامعه و دانش آموزان  از دست اندرکاران عرصه امر آموزش و پرورش بسیار   می باشد ، می طلبد در این موارد به دلیل اهمیت و ضرورت بیشتر به آن پرداخته  شود. لذا در این بخش از نوشتار قصد بر آن داریم " انتظارات دانش آموزان از شما " همکاران فرهنگی را به زبان خودشان به تفصیل بیان کنیم :

۱ – ازشما انتظار دارم با من به نرمی و ملایمت رفتار کنید .

2- ازشما انتظار دارم مرا با ویژگی ها و واقعیت های محیطی که در آن زندگی می کنم آشناتر سازید.

3- از شما انتظار دارم با من شمرده صحبت کنید.

4- از شما انتظار دارم به حرف های من با علاقه و فعالانه گوش کنید.

5- از شما انتظار دارم برای من شعرها و قصه ها و داستان های مناسب را بگویید.

6- از شما انتظار دارم با من بیشتر و بیشتر صحبت کنید .

7- از شما انتظار دارم نوارهای آموزشی و سرودهای آرمانی را در کلاس پخش کنید.

8- از شما انتظار دارم از من درباره امور گوناگن سوال کنید تا فکرم رشد کند.

9- از شما انتظار دارم گاهی با من هم بازی شوید.

10- از شما انتظار دارم به سوال های من با دقت و حوصله و ساده و صادقانه پاسخ دهید.

11- از شما انتظار دارم با من با شکیبایی و بردباری رفتار کنید.

12- از شما انتظار دارم موانع را از سر راه رشد و بالندگی من بردارید.

13- از شما انتظار دارم به من اعتماد کنید و با من با صداقت رفتار کنید.

14- از شما انتظار دارم رفتارهای درست مرا تشویق کنید.

15- از شما انتظار دارم رفتارهای نادرست و نامطلوب مرا با حوصله و پختگی اصلاح کنید.

16- از شما انتظار دارم زندگی کردن مستقل را به من یاد دهید.

17- از شما انتظار دارم به نیازهای جسمی و روانی ، عاطفی ، اجتماعی و اخلاقی من توجه کنید.

18- از شما انتظار دارم درست حرف زدن را به من آموزش دهید.

19- از شما انتظار دارم درست گوش کردن را یاد دهید.

20- از شما انتظار دارم درست نشستن و درست سوال کردن را آموزش دهید.

21- از شما انتظار دارم قوانین و مقررات کلاس را به من آموزش دهید.

22- از شما انتظار دارم در درون من امنیت روانی و عاطفی ایجاد کنید.

23- از شما انتظار دارم مرا با آداب زندگی کردن ، احترام گذاشتن و آداب معاشرت آشنا کنید.

24- از شما انتظار دارم مرا با فضایل و ارزش های انسانی مانوس کنید.

25- از شما انتظار دارم مرا با الگوهای خوب و شایسته آشنا کنید.

26- از شما انتظار دارم مرا دوست بدارید و در حد اعتدال به من محبت کنید.

27- از شما انتظار دارم به من فرصت بدهید تا نقش های خود را ایفا کنم.

28- از شما انتظار دارم به من کمک کنید تا خودم را آرام آرام بسازم.

29- از شما انتظار دارم مرا راهنمایی کنید تا شادابی و طراوتم محفوظ و نیز افزون گردد.

30- از شما انتظار دارم شیطنت ها و خامی های مرا به حساب موضعگیری علیه خود تلقی نکنید.

31- از شما انتظار دارم مرا در جمع همکلاسی ها تحقیر نکنید.

32- از شما انتظار دارم غرورها و جهل های مرا با پختگی مخصوص معلمی اصلاح سازید.

33- از شما انتظار دارم انگیزه های مذهبی مرا تقویت کنید.

34- از شما انتظار دارم چگونگی رفتار با والدین را به من آموزش دهید.

35- از شما انتظار دارم آینده زندگی و سختی های آنرا در حد لزوم برایم بیان کنید.

36- از شما انتظار دارم نحوه رفتار با کوچکتر ها را به من یاد دهید.

37- از شما انتظار دارم چگونگی اجتماعی شدن را به من آموزش دهید.

38- از شما انتظار دارم مرا با مفاخر ملی و دینی بیشتر آشنا سازید.

39- از شما انتظار دارم راز و رمز موفقیت مردان کامیاب را برایم بازگو کنید.

40- از شما انتظار دارم ملاک های دوستی و انتخاب دوستانی شایسته را برایم بازگو کنید.

حرفی بزن خدایی

                                         رفقا، نویسنده هیچ از شعر و شعاری نمی داند

                                            شما  دنبال  وزن  و قافیه  و.....نباشید . چون 

   حرفی بزن خدایی                    این  "چرند و پرند "ها  که می خوانید  فقط   

رفتم به کوچه                            افکار اوست که به درد ماجونش می خورد                            دیدم یک دعوا 

بین سه جاندار                                    

مورچه و جوجه، گربه

دیدم کنار جوجه                          شاعر نیم و شعر ندانم که چه باشد

مورچه ز ترس جوجه                                             من مرثیه خوان دل دیوانه خویشم     

روی زمین خوابیده

دیدم کنار گربه

جوجه رترس گربه

لرزان و لرزان شده

گربه که دیده بنده

ز ترس ، حیران شده

در این میان مورچه

با صدای آهسته                          (قسمت سوم " چرند وپرند " را در02/07/87بخوانید.)

به جوجه و گربه

گفتا که ای دوستان

ای  جوجه ی طلایی

ای گربه حنایی

بیا با هم یشیم دوست

جنگ نکنیم همه روز

دنیا وفا نداره

ارزش جنگ نداره

بعد از حرف مورچه                  آقایان و خانم های ارجمند حتما در مورد نوشته های وبلاگ

مورچه وجوجه، گربه                 نظر بدهید . چون نویسنده  جهت بهتر شدن وبلاگ محتاج   

با هم شدند خیلی دوست               راهنمایی ها ی شماست . شما دوست دارید چه مطالبی در

با مهر و مهربانی                      وبلاگ نوشته شود .

آن ها به جای دعوا

به جای دشمنی ها

به جای آن حیله ها

راه درستی را

راه وفاداری را

کاشتند به جای آن ها

بیا تو ای جاهل

بیا تو هم یاد بگیر

به جای گول زدن ها

به جای آن شعارها

به جای حرف بی جا

حرفی بزن خدایی

تا تو شوی طلایی

   

"عدالت"

چرند و پرند

معما

وقتی  که  بچه  بودی                         هنوز  تو  قنداق  بودی

یک  روز صدای  گریه ت                       پیچید توی  اتاقت

مامان تو، تو خانه بود                         مشغول کار خانه بود

با بای تو ، تو خانه بود                        مشغول کار خانه بود

به مامانت  کمک  می کرد                  چیزها را جا به جا می کرد

وقتی شنید ، صدای گریه ت را              دوان دوان آمد سراغ شما

می دید صدای گریه ت                        آسمونا  را  گرفته                                                           

 دستی کشید به رویت                       بوسی می زد به رویت

ولی صدای ،گریه ت                           بلند بود ، هر طرف

فکری به ذهنش رسید                       صدای مامانت زد

مامان اومد سراغت                          تو را گرفت به بغل

اشکتا ، پاک می کرد                       می گفت عزیز دلم

گریه نکن این همه                          الان تو را شیر می دم

رفت که شیرت دهد                        تو سیر بودی از قضا

چاره ای ذهنش رسید                      تو را خوابا ند روگلیم

قنداقتا ، باز کرد                            پاهاتا ، تمیز کرد

خنده به لب هات نشست               معما هم حل گشت

"عدالت"

 

 

توپ سفید و آبی                     پول کاغذی کجایی

من دنبال تو هستم                  چرا از من فراری

می آیم هر جا هستی             می گیرمت دو دستی

می ذارمت ، توجیبم                 دست می کشم به رویت

ای عاشق ، رو زمینم               مشگل گشای روزم

گر تو با من باشی                   مشکل گشایم باشی

دوست دارم همیشه               می خوام بیای به پیشم

"عدالت"

 

 

شاخص عاشق، معشوقه است

گر که باشدعاشق ، معشوقه نباشد باطل است

عاشق ، رنگ و معشوقه نقاش بود

گرکه با شد رنگ ، نقاش نباشد باطل است

"عدالت"

 

ادامه مطلب صفات و ویزگی های معلم

در ادامه  بحث مربوط  به صفات و ویژگی های  معلمی   به طورعام در  مورد پایه ی اول  به طور خاص می پردازیم به بعد دوم: که اخلاق وصفات حمیده می باشد در این راستا خوش اخلاقی ،تواضع ، دلسوزی و دوست و رفیق بودن  با دانش آموز مورد نظر    است  که در این ضورت ترس ،دلهره ،اضطراب ونگرانی احتمالی دانش آموز از بین می رود . یکی از خصلت های پسندید ه ای که در این قسمت باید به آن توجه نمود خوب  گوش دادن  معلم به صحبت های   دیگران   و نگاه  چهره به چهره    مخصوصا در مورد فرزندان و    دانش آموزان که زنگار غصه را از قلب آنها می زداید به این معنا در آموزه ها ی دینی ما هم توجه و عنایت ویژه شده است  به این آیه دقت بفرمائید : "ویقولون هو اذن قل اذن خیرلکم "  سوریه توبه  (آیه 61)  و می گویند پیغمبر ، گوش  است  که هر چه  گویند گوش دهد  بگو گوش شنوی خیری است برای شما .

واقعا ریزه کاری ها و ظرافت های امر تعلیم و تربیت و داشتن ویژگی ها و خصلت های ممتاز ی که هم در آموزه های دینی آمده و هم از نظر علوم روانشناسی و انسان شناسی ثابت شده است   اگر به دقت مورد توجه وعنایت دست اندرکارا ن عرصه و میدان    وسیع سازمان آموزش  و پرورش قرار گیرد خیلی راهگشا ست و می توان مشعل هدایت وچراغ راه آینده ی ما جهت نیل به اهداف و تعیین کننده سعادت و سربلندی ما و نسل های آینده باشد .

3-بعد سوم رفتار می باشد معمو لا ایشان در رفتار خود انسانی متعادل ، متین ، متواضع دارای جاذبه ، خوش برخورد ، خوش بیان و دارای سیمایی متبسم می باشند تا دانش آموزان ان ها را ملجا وپنا ه خود بدانند و برای سوال کردن  حجابی بین آن ها  تصور  نمی شود خیلی راحت  و آسان   سوال و  مشکل خود را بیان می کنند .

نکته  کلیدی و مهمی که راز معمای توفیقات ایشان در انجام مسولیت خطیر تعلیم و تربیت می باشد این است که رفتار ایشان آینه ی تمام نمای دو بعد قبلی یعنی فکر واندیشه و اخلاق می باشد که همه در رفتارآن ها تجلی عینی پیدا می کند .قبلا وعده کردیم به سه بعد اصلی دو ویژگی مکمل را نیز مورد بررسی قرار دهیم ،که:    1- موقعیت شناسی میباشد ، استفاده از هر فرصتی مخصوصا حساس بودن به موقعیت های ویژه ای که ظرفیت  حداکثری کلاس آماده پذیرش و  شرکت فعالانه ی دانش آموزان   در آموزش ها  می باشد که این ویژگی از خصوصیات معلمان موفق می باشد ، بستر سازی  مناسب در کلاس که منجر به ظهور  و بروز استعدادهای بالقوه و شکوفایی خلاقیت ذانش آموزان شود.

2- آراستگی ظاهر همراه با وارستگی باطن یکی دیگر ارمواد مکمل و بسیار مهم و از ویژگی ها ی ایشان می باشد آن ها می دانند که د :" قد افلح من زکیها " شمس (آیه 9)در حقیقیت نجات یافت و رساستگار ش هر کس که پاک کرد نفس خود را .

منشا و ریشه ی همه ی خوبی ها ، زیبا یی ها خیرات و برکات و توانمندی و خلاقیت ها درون خود انسان است  ،انسانی که اول خود را تزکیه کرده و به منشا نور و رحمت متصل گشته است .

اگر خصلت و ویژگی ها ی ذکر شده  (سه مورد فوق و  دو مورد مکمل بعدی ) در درون انسان قانونمند و نهادینه شود زندگی وتعلیم و تربیت و همه ی آموزش های او نورانی می شود و دانش آموز از نور وجود او بهره ها می گیرد و راه سعادت و کمال را می پیماید . نقش الگو بودن معلم و الگو پذیری دانش آموز هم در این راستا تححقق پیدا می کند.

تذکر : این نوشته حتما بی نقص نیست مطالب و موضوع فوق را در ابعاد دیگری نیز می توان مورد بررسی و نقد عالملنه قرارداد .

به پایان آمد این دفتر               حکایت هم چنان باقی است   " والسلام "

نکته ها

اولین کلام معلم در مدرسه ، حالت ورود اوست .

نخستن کلام ، مهمترین کلام است .

بهترین معلم ، کسی نیست که از همان جلسه اول ، درس را شروع کند و یا برنامه کار خود را توضیح دهد ، بهترین معلم کسی است که در جلسه اول انگیزه ها را زنده کند .

صفات و ویژگی های معلمی بطور عام در مورد پایه ی اول بطور خاص

مقدمه: همکاران ارجمند ضمن آرزوی توفیق عبادات وطاعات شما در این ماه خدا ، چون به باز گشایی  سال تحصیلی جدید 8۷- ۸۸  نزدیک می شویم قصد دارم چند مطلب که  همکاران بزگوار با آن در ارتباط هستند مورد بر رسی قرار دهم . مو ضوع فوق را می توان از راه و روش های مختلف مورد بررسی قرار داد.

اگرچه معلمان دارای ویژگی ها وخصائل مشترک (به لحاظ جایگاه و مسئولیت شغلیشان )می باشند اما در خصوص کلاس اول ها ، حلم و صبر و شکیبایی حرف اول را می زند .اگر آیه شریفه ″واخفض جناحک للمومنین ″(سوره حجر – آیه 88 ) خطاب به پیامبر اعظم (ص) را الگوی خود قرا ردهیم که خدایتعالی به ایشان می فرماید : فروتن بوذن وبال گشودن برای پناه دادن به مومنان .

معلم هم بال های رﺃفت و رحمت و صبر و حوصله ی خود را می گشاید و کودکان را دور خود جمع می کند چون اگر سخت گیری و غلظت در برخورد و رفتار باشد همه پراکنده خواخند شد . به این آیه توجه و عنایت ویژه بفرمائید: ″ و لو کنت فظا غلظ القلب  لا نفضو ا من حولک ″(آل عمران –آیه 159) اگر تو بد خو وسخت ذل بودی از طرف تو متفرق می شدند اگر چه اصل مطلب فوق در مورد داستان جنگ احد می باشد نکته ای که ما می خواهیم استفاده کنیم الگو گرفتن از پیامبر اعظم (ص) در مسئله مهم نرم خو بودن و غلیظ القب نبودن در کار تعلیم و تر بیت می باشد البته چون بنای ما در مقاله بر مختصر نویسی می باشد سه بعد مهم را فهرست وار مرور می کنیم و در پایان به دو ویژیگی دیگر به عنوان متمم و مکمل اشاره خواهیم کرد .بعد اول :فکر و اندیشه ونگرش

بعد دوم :اخلاق و صفات حمیده

بعد سوم : رفتار

آموزگاران محترم مخصوصا معلمان پایه ی اول در بعد فکر و انذیشه ونگرش دارای روحیه ای سرشار از عشق ، امید ، نشاط و محبت می باشند به جهان با دید مثبت و اندیشه ای هدفمند و دارای مقصد و غایت نگاه می کنند و به دانش آموزان به عنوان آفریده های پاک و معصوم خدایتعالی و هم چنین امانت های والدین در دست خود نگاه می کنند که در این ضورت هر لحظه از اوقات آن ها در خدمت دانش آموزان پر از مهرو صفا و در اطاعت پروردگار خواهد بود.

دانش آموزان هم که تازه وارد مدرسه (خانه دوم) می شوند تفاهم و هم زیستی با دیگران را می آموزند و تمرین زندگی می کنند الگوی او آموزگار است که پرداختن به این مطلب خود بحث و مجال دیگری می طلبد اینکه ما در این قست از نگرش صحبت می کنیم نوع جهان بینی ما را مشخص می کند که به تبع آن رفتار و اعمال ما شکل می گیرد دید مثبت و هدفمند و عاشقانه به همه ی هستی ما را به یا این بیت می اندازد :

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

عا شقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

با این روحیه وجهان بینی حاضر شدن سر کگلاس ویا هر کار دیگری به انسان نیرو و انرژی مضاعف مبخشد چون هم رشته ارتباط قلب با خالق هستی وصل شده وهم انسان با شور و نشاط کار می کند در حقیقت چنین انسانی هر لحظه از جانب حضرت دوست امداد می شود .

ادامه بحث را شما می توانید روز شنبه 23/6/87سا عت 5/7صبح بخوانید

اسلام به ذات خود ندارد عیبی               هرعیب که هست از مسلمانی ماست

به نام ایزد منان

اسلام به ذات خود ندارد عیبی                               هر عیب که هست از مسلمانی ماست

باسلا م وقبول عبادات وطاعات شما دراین ماه رمضان ،بنده ار کلیه همکاران ارجمند فرهنگی مخصوصا فرهنگیان شهرستان آران و بیدگل که از وبلاگ بازدید نموده و نظر می دهند تشکر ویژه دارم . در این نوشته قصد دارم به تجزیه و تحلیل یکی از نطرات داده شده ی همکاران بزرگوار با عنوان ″هشدار دهنده″در باره ی نوشته  ″کجایش به عدالت است ؟″ بپردازم وازشما دراین مورد می خواهم نظر بدهید.

این آقای بزرگوار درمورد نوشته  ″کجایش به عدالت است ؟″ اینطور نظرداده اند :   

″تو که ادعا می کنی این مسئولین را اصلا قبول نداری تو که هر چه از دهانت در می آید در رابطه با آنها می گویی دیگر می خواهی پای صندوق هم بیایی نه جانم این خبرها نیست تا ما حامیان نظام و رئیس جمهور محبوب هست شما جرﺃت ندارید پای صندوق بیایی .الحمدالله ریاست آموزش وپرورش هم یکی از چهره های محبوب ماست نو که معنی ظلم را نمی دانی کسی را ظالم معرفی نکن که این یک گناه کبیره است تو اگه میشه صورت را تیغ نزن اگه مسلمانی با صورت تیغ زده اداره نرو ″

نظر این دوست ما را ملاحظه کردید ، حالا ازشما عزیزان خواننده وبا انصاف می خواهم ضمن مطالعه نوشته ی قبلی وبلاگ   ″کجایش به عدالت است ؟″ است قضاوت کنید ،آیا بنده درنوشته  ادعا کرده ام که چرا من را به پای صندوق آرا نبرده اند . در کجا نوشته های این وبلاگ خدای نکرده به نظام مقدس  جمهوری اسلامی ایران که معماربزرگوارش رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) است توهین شده است .در کجایش به رئیس محترم جمهور و مدیریت ارجمند آموزش و پروش شهرستان آران و بیدگل که یکی از چهره های ارزشی وبزرگوار واز جانبازان عزیز شهرستان می باشند ومورد قبول تمام فرهنگیان هستند بی احترامی شده است  ایشان از چهره های مقبول شهرستان و فرهنگیان می باشند ولی این دلیل نمی شود اگر خدای ناکرده انتقادی بر او وارد باشد کسی جرﺃت بیان آن را نداشته باشد فرهنگیان آران و بیدگل آرزوی موفقیت  ایشان را در امر خطیری که به عهده کرفته اند را دارند.وآماده ی همه نوع همکاری با ایشان   هستند .ای آقای هشدار دهنده در کجا ی نوشته ادعا شده است مسئولین ظالم هستند ،شما از غافله پرتید برو خودت را اصلاح کن شما که ناروا به دیگران تهمت می زنی .تو باید خودت خیلی قدرتمند بدانی که ازجانب دست اندرکاران انتخابات بگویی :″نه  جانم این خبرها نیست تا ما حامیان نظام و رئیس جمهور محبوب هست شما جرﺃت ندارید پای صندوق بیایی ″

ای برادر ، شما ادعا دارید که هر کس صورتش را تیغ بزند (اصلاح کند ) مسلمان نیست  این نظرفرقه  شماست  وبستگی به نوع مسلمانی شما دارد .بنا به نظر شما توده مردم ایران نامسلمان هستند وخیلی از کفار ی که ریش بلند دارند ،مسلمانند .ای آقا برو خودت را اصلاح کن وتهمت بیجا نزن اگر مسلمانی !!که :

اسلا م به ذات خود ندارد عیبی              هر عیب که هست از مسلمانی ماست

کجایش به عدالت است ؟

در باب عدالت  تعاریف  و تعابیر متفاوتی  هر شخصی  از آن داشته ،ولی  ملاگ وسند  اصلی ما  قرآن واحادیث معتبرمی باشد . بنده در باره ی آیه ها و احادیث معتبری که در باره ی عدالت باشد اطلاعات چ چندانی  ندارم  ولی  اینقدر می دانم  که عدالت یعنی رساندن حق  به حقدار ، وخداوند هم در قرآن امر به این مورد نموده است : ان الله یامر بالعد ل والاحسان  همانا خداوند امر می کند به عدل و احسان .

بعد  از ذکر این مقدمه ، می خواهم  به یکی  از مواردی که  متاسفانه  دو سه سالی است  در آموزش وپرورش خواسته یا ناخواسته رخ می دهد وباعث اعتراض بسیاری از فرهنگیان شده است اشاره ای داشته باشم . اما قبل از پرداختن به موضوع از تمام فرهنگیان عزیزی که از طرف فرمانداری برای پای صندوق های  انتخابات برگزیده می شوند  پوزش  طلبیده  وآماده شنیدن نظرات  همکارانم  د راین مورد هستم . شما  می دانید که  دو سه  سالی  است که  از طرف  فرماندار برای  فرهنگیانی که  به هر نحو ی در پای  صندوق های انتخابات  هستند تقدیر نامه صادر می شود ،صدور این  تقدیر نامه ها همان طوری که به آن اشاره شد مورد اعتراض فرهنگیانی که امکان عدم خدمت در پای صندوق انتخابات را دارند ،شده است . ولی کسی به این اعتراضات گوش نمی دهد وباعث دلسردی فرهنگیان می شود.

شاید فرماندار محترم اطلاع نداشته باشند که با صدور این تقدیرنامه های امتیاز آور چه جفای به حق

فرهنگیان  می شود.

ای فرماندار محترم ، ای دست اندرکاران انتخابات  ،حرف فرهنگیان عزیز این است ما حرفی از این بابت نداریم که شما یک دسته فرهنگیان مشخصی را همیشه انتخاب کرده ،و در همه انتخابات آن ها درپای صندوق ها هستند وپاداش (پولی)می گیرند ،حرف آن ها این است باصدو رتقدیرنامه ی شما که به آن 2امتیاز تعلق می گیرد .ظلم بزرگی به فرهنگیانی است در مدارس صادقانه ودلسوزانه کارمی کنند.

این کار شما دور از عدالت است .

چند پیشنهاد به فرماندارها و مدیران آموزش و پرورش

1-    فرماندارهای محترم خواهشمند است هر ساله از یک دسته فرهنگیان خاص در انتخابات استفاده نکنید

2-    دست اندرکاران انتخابات از دادن تقدیرنامه هایی که باعث می شود به دیگر فرهنگیان اجحاف شود خوداری کنید.

3-    مدیران آموزش و پرورش از شما می خواهیم برای تقدیرنامه های صادره ازطرف فرمانداریها امتیاز در نظر نگیرید که شما هم درظلمی که به معلمان می شود شریک هستید. چون تقدیرنامه ها در حوزه ی عملکرد آموزشی و پرورشی نیست.

4-    من آنچه شرط بلاغ است باتو می گوییم              تو خواه ازسخنانم پند گیر خواه ملال

5-    راه عدالت خواهی ،را هیست تنگ وباریک           گذشتن از آن راه ،کاریست سخت و مشکل

به نرمی  ومدارا اقدام کن

آرزوی مدیران واقعی  نه  پوشالی این  است که دوستی ومحبت  معلمان وکارکنان خود را بدست آورند ودرمیان آن ها محبوب باشند وآن ها را به سوی خود بکشانند وپاکیره ترین اثرات مثبت را روی  همکاران  خود داشته باشند . بهترین راه رسیدن به این مقصد  وتحقق چیست ؟

بهترین راه  رسیدن به این هدف حسن معاشرت ، لطف ومدارا ، سخن خوش و انعطاف پذیری مدیران نسبت به همکاران می باشد . مدیران بویژه مدیران امر تعلیم و تربیت باید اینگونه باشند تا بتوانند آرامش خاصی به مجموعه ی خود ببخشند وباعث کارآیی دو چندان در حو زه ی کاری خود شوند .

قرآن کریم ما به این راه ارشاد نموده وفرموده است : "وقولو اللناس حسنا " (1)

جامعه ای که در آن زندگی می کنیم بهترین گواه براین مدعاست ، شما ببینید چه مدیرانی به خلق خوش ونرمی ، حسن معاشرت وملاطفت طبع شناخته شده اند وتوانسته اند دل های مردم وهمکارانشان را بدست آورند واثرات خوبی هم داشته باشند ولی مدیرانی که درشخو و بد خلق هستند درجذب مردم وبدست آوردن دل های آن ها ناکام هستند .قرآن کریم در این باره تصریح کرده و فرموده است :

" ولو کنت فظﺃ غلیظ القلب لانفضو ا من حولک" (2)

امام صادق (ع)فرموده است : اگر می خواهی محترم باشی نرم باش واگر خواهان آنی که توهین شوی تندی کن (3)

دیل کانگی می گوید : "هرکاه دل کسی از کینه و دشمنی تو پر شود هرگز نخواهی توانست با هیچ منطقی او را به سوی دیدگاه های خود جلب کنی . بنابراین میباید پدران ملامتگر وهمسران (مدیران)به ملاطفت و مدارا ونرمی متوسل شوند تا به اهداف خود برسند ."پس اگر می خواهی مردم را به سوی  اهداف خود جلب کنی  به نرمی و مدارا اقدام ،وخشم و زور را رها کن .

 ۱- بقره / ۸۳ وبه مردم نیک بگویید

۲- آل عمران / ۱۵۹ ... و اگر خشن و سنگ دل بودی از پیرامون تو پراکنده می شوند

۳- اصول کافی - ۲/۲۷

گزارشی از جلسه سازمان دهی آموزگاران دوره ابتدایی ( برادران ) شهرستان آران و بیدگل

به نام خدا

 

جلسه سازمان دهی آموزگاران ابتدایی ( برادران ) شهرستان آران و بیدگل در ساعت 8:18 صبح مورخ 5/6/1387 در سالن مدیریت برگزار شد .

مجری جلسه بعد از تلاوت آیاتی از قرآن مجید توسط یکی از کارکنان اداره ، چند نکته را قبل از سازماندهی تذکر دادند که عبارتند از :

1- در چهار تا از مدارس پسرانه به خاطر کمبود معلمان برادر و مازاد معلمان زن تدریسش به خواهران واگذار شده است.

2- امسال حق التدریس معلمان لغو شده است .

3- بعد از تعیین جا هیچگونه تغییر بعدی نخواهیم داشت .

4- در بعضی از مدارس در پایه اول ارزشیابی توصیفی اجرا می شود.

اولین سخنران جلسه جناب آقای عباس کفاش معاون آموزش مدیریت بودند . ( ایشان بعد از انتصاب اولین سخنرانی خود را با این سمت با معلمان و مدیران دوره ابتدایی در این جلسه ایراد نمودند.) که بعد از سلام به حضار اظهار داشتند باید صحبت ها در این جلسه انجام شود تا بعد از سازماندهی حرف و مشکلی نباشد . تا باعث کدورت بین همکاران نشود .

در ادامه تذکر دادند که همکاران در انتخاب جا دقت نمایند و طوری تعیین جا کنند که تا آخر سال درآن مدرسه با مدیر و همکاران بتوانند همکاری لازم را داشته و با مشکل روبرو نشوند. چون نه ماه می خواهند در آن مدرسه کار کنند .

در انتخاب جا مدیر و همکاران را در نظر داشته باشند و سعی کنند جاهایی را انتخاب کنند که کمترین مشکل را داشته باشند. تا با اعصاب و آرامش در آن مدرسه کار کنند.

در ادامه ضمن تذکر این نکته که امسال حق التدریس نخواهیم داشت و این مساله تا حالا حل نشده است و احتمال اینکه حل بشود هم هست  و فرمودند که هنوز حق التدریس سال قبل هم به همکاران پرداخت نشده است.

در مورد پایه ای می خواهند تدریس کنند هم تذکر دادند که باید دوره ی آن پایه را دیده باشند . در ادامه سخنان خود بیان داشتند شورای سازمان دهی چهار تا از مدارس پسرانه را به خاطر نیروی مازاد خواهر ، تدریس بعضی از کلاس ها را به آن ها داده واگذار نموده اند.

در مورد بعضی از برادران که گواهی پزشکی گرفته اند هم گفتند : درستی یا نادرستی گواهی پزشکی مربوط به خودشان است و بنده در حدی نیستم که به نامه پزشکی همکاران رسیدگی کنم .

در ادامه اشاره داشتند به طرح ارزشیابی در 30 درصد از مدارس استان اصفهان ( در پایه اول ) من الجمله شهرستان آران وبیدگل ، و آخرین نکته تذکر ایشان این بود که بعد از تعیین جا ، مدیران شورای معلمان را پیش از سال تحصیلی برگزار کنند و درباره ی سال تحصیلی جدید برنامه ریزی داشته باشند و باز مجددا تذکر دادند در تعیین جا دقت خاصی داشته باشند. ایشان از شروع جلسه تا پایان جلسه علاوه بر حضور ، نظارگر چگونگی سازماندهی و اعتراضات همکاران بودند.

بعد از سخنرانی معاون محترم آموزشی ، برادران طبق امتیازات ، برای سال تحصیلی جدید مدرسه و پایه ای که می خواستند تدریس کنند تعیین می کردند . کار روال عادی خود را طی می کرد ولی در جلسه همهمه و بی نظمی بعضی از همکاران و تذکرات مجری محترم جلسه بر بی نظمی های جلسه افزوده شد . متاسفانه در طول 25 سال که بنده شاهد جلسات سازماندهی بودم چنین جلسه سازمان دهی بدون مدیریت و بی نظمی سراغ نداشم ، اعتراضات تند بعضی از همکاران جلسه را از حالت عادی خارج نمود . تقریبا 30 الی 40 درصد وقت همکاران به بطالت گذشت. در جلسه بین بعضی از معلمان و مسئولین در ارتباط با سازماندهی بحث و جدال رخ داد . در این جلسه بعضی از معلمان تعیین مدرسه و جا را به خود دست اندر کاران سازماندهی سپردند و می توان ادعا نمود که حدود 50 درصد از معلمان جاهایی که انتخاب می کردند بر اساس علاقه خودشان نبود بلکه مجبور بودند.

نکته قابل ذکر در این جلاسه اینکه بیشتر معلمان علاقه داشتند پایه دوم و سوم را انتخاب کنند و از همه ناراحت کننده تر اینکه بیشتر معلمان با تجربه کلاس اول هم امسال به کلاس های دوم و سوم  می رفتند.

پایه اول که به نظر بنده ستون تحصیلات آینده دانش آموزان است به بعضی از معلمانی که اصلا علاقه ای به تدریس در پایه اول نداشتند سپرده شد. بنده کاری به حق یا ناحق بودن اعتراضات معلمان ندارم ولی چند نکته در جلسه قابل تامل است :

1-   چرا بعضی از معلمان دیگر به فکر ایثار و خود گذشتگی نیستند و همیشه به دنبال راحتی می روند. شاهد صحبت بنده ، اینکه اگر در جلسه بودید متوجه می شدید که معلمان ابتدا پایه های دوم و سوم مدارس را انتخاب کرده و کمتر کسی تمایل داشت دیگر پایه ها را انتخاب کند.

2-   وقتی که طرح تعدیل قرار است با توجه به دستورات سازمان آموزش و پرورش یا شورای سازماندهی اداره مربوطه بر اساس امتیاز باشد ما باید تابع تصمیمات گرفته شده باشیم ، اعتراض بی مورد است.

3-   متاسفانه در جلسه سازماندهی ، مدیریت قوی حاکم نبود . بعضی از صحبت هایی که بین همکاران و دست اندرکاران طرح سازماندهی رخ داد دور از شان نظام آموزش و پرورش اسلامی بود.

4-     در طول جلسه سازماندهی از شروع تا پایان ، چندین مرتبه در جلسه بخاطر بحث و جدل برای تعیین جا ، وقفه ایجاد شد.

5-   بعضی از نکاتی که قابل بررسی است و مورد اعتراض همکاران قرار گرفت اینکه ، چرا باید برای معلمان بومی روستا ، حق بیتوته در نظر گرفته شود .

6-   بعضی از همکاران اعتقاد داشتند که به اعتراضات معلمان در آموزش و پرورش آران وبیدگل ، مسئولین مربوطه جواب نمی دهند. که به نظر بنده این نوع اظهار نظر دور از انصاف است . حالا اگر بگویند بعضی از آن ها ، شاید به حقیقت نزدیکتر باشد.

7-     بعضی عقیده داشتند طرح تعدیل سال قبل در شهرستان اجرا شده است چه لزومی داشت امسال دوباره اجرا شود .

8-   بعضی از همکاران به نبود مدیریت و تدبیر در طرح سازماندهی اعتراض داشتند و عقیده داشتند وقتی نیروی مازاد معلمان برادر هست چرا از خواهران در مدارس پسرانه استفاده شده و اینکه باید ابتدا برادران سازماندهی می شدند و اگر معلمان مرد کمبود داشتیم سپس از خواهران در مدارس پسرانه استفاده می شد.

9-     و خیلی از اعتراضات و جر و بحث هایی که گزارشش در این وبلاگ نمی گنجد.

 

در ادامه این جر و بحث میان همکاران و دست اندرکاران ، جناب آقای احمد رضا سعیدی کارشناس ارزنده ارزیابی به خاطر اینکه به جلسه بر هم ریخته سر و سامانی بدهد پشت میکروفن رفتند و بعد از نام خدا و صلوات برمحمد (ص) با بیان شیرین خود فرمودند که : از قدیم گفته اند حق گرفتنی است با داد زدن که مسائل حل نمی شود . حالا تصمیماتی برای طرح سازماندهی گرفته شده است سعی بر این بوده که حق باشد و ادعایی هم وجود ندارد که کاملا صحیح است ولی سعی شده است که این تصمیمات به حق نزدیکتر باشد. که در این موقع یکی از معلمان با فریاد گفتند : کدام حق ، کدام نزدیکی به حق .

آقای سعیدی در جواب فرمودند . بحث باعث می شود اعصاب خورد شود . اگر اعتراضی ، حرف حقی یا پیشنهادی دارید به دوایر مربوطه مراجعه کنید و بیان کنید.

باز آن همکار در جواب آقای سعیدی گفتند : متاسفانه شورای سازماندهی اهمیت به معلمان نمی دهد ، چرا نماینده معلمان نباید در شورای در شورای آموزش و پرورش حضور داشته باشد تا بتواند از حق معلمان دفاع کند . آقای سعیدی در جواب گفتند: نماینده معلمان در جلسات حضور دارند. در جواب آقای سعیدی یکی از معلمان گفتند: وقتی به نماینده معلمان در شورای آموزش و پرورش می گوییم چرا از حق معلمان دفاع نمی کنید ،ایشان گفتند که من زورم به آن ها نمی رسد من فقط یک نفر هستم و یک رای دارم.

در ادامه جناب آقای سعیدی با توجه به اهمیت داشتن اعصاب و روان آرام در محیط های کار گفتند: اعصاب و روان خود را آزار ندهید ، با اعصاب و روان آرام باید به محیط کار وارد شوید .

 اعصاب و روان در محیط کار یک سوم  سلامتی کار است .

در پایان جناب آقای سعیدی از کلیه شرکت کنندگان در طرح سازماندهی تشکر نمودند.

زنگ تفریح وبلاگ (1)

چندنکته :

الف - هر گلی خاری دارد٬  همانطوری که زن ها سوزن  سنجاق دارند.

ب - حقیقت چیزی است که هیچ کس باورش نمی کند.

پ – ازدواج کتابیست که فصل اول آن شعر زیبا ٬ وبقیه اش نثر خسته کننده است.

ت – وقتی آدم چیزی برای گفتن ندارد برایش سخت است که ساکت بماند.

ث – بدبختی این نیست که زن انسان آشپزی بلد باشد و نپزد .بدبختی این است که زن انسان آشپزی بلد نباشد و بپزد.

 

محبت مادر

مادری از بچه اش پرسید :من بمیرم بهتر است یا تو؟

بچه جواب داد : البته تو مامان ٬ چون اگر من بمیرم تو زیاد غصه می خوری و من راضی  نمی شوم ٬ چون ریاد دوستت دارم .

جواب ابتکاری

معلم سر کلاس متوجه شد که یکی از شاگردان چیزی می خورد ٬ خطاب به او گفت :

مگر نمی دانی که در کلاس نباید چیزی بخوری ؟

شاگرد جواب داد : آقا این آلوخشک است ٬ در دهانم گذاشته ام خیس شود تا در زنگ تفریح بخورم ٬ حالا که نمی خورم .

 

1 – مطالب گرد آوری شده است.

شماجزﺀ کدام گروه هستید؟

اگر زاویه و افق دیدمان را قدری وسیع کنیم متوجه می شویم که زندگی یک ﻤﺴئله جدی و مهم می باشد. مادر طی زندگی روزانه همواره ازمشکلی به مشکل دیگر گذرمی کنیم ومسائل و مشکلات همواره درکنار و اطراف ما وجود دارند. زمانی که بانهایت سعی و تلاش و کوشش درحل یک مسئله و مشکل موفق می شویم احساس رضایت و خوشحالی می کنیم درصورتی که درحل مسئله و مشکل موفق نمی شویم احساس یاس و افسردگی خواهیم داشت. ازآنجایی که انسانها دارای رفتارها وعکس العمل های متنوع و نامحدودی می باشند بنابراین افراد دربرخورد بامسائل و مشکلات دارای رفتارها و وعکس العمل های متنوعی می باشند. دراینجا انسانها را دربرخورد با مسائل ومشکلات باتوجه به نگرش های آنها به چهارگروه کلی تقسیم می کنیم ، که درذیل در مورد هر کدام از آن ها  توضیحاتی داده می شود.

گروه اول : افراد منفی باف وناامید

افرادی که منفی باف وناامید هستند زمانی که به ﻤﺴئله و مشکلی برخورد می کنند خود را متقاعد می کنند که نمی توانند آن ﻤﺴئله و مشکل راحل کنند، زیرا از اعتماد به نفس کافی برخوردار نیستند و توانایی و استعداد لازم برای حل مسئله و مشکل را ندارند.

گروه دوم : افرادی که دیگران را مقصر می دانند

اینگونه افراد کوتاهی های خود را نمی بینند و همواره دیگران را مقصر دانسته و آن ها را سرزنش می کنند و هرگاه مسئله و مشکلی پیش آید تنها چیزی که به ذهن آن ها خطور می کند این است که سایر بخش ها یا افراد مسئول هستند و در این مواقع آن ها خود را خارج از موضوع حس کرده و مسئله را مربوط به دیگری می دانند و تنها نظاره گر می شوند و چندان تلاشی از خود نشان نمی دهند.

گروه سوم : افرادی که مثل شتر مرغ عمل می کنند

افرادی که از این نوع هستند مانند شتر مرغ در شن زارهای طوفانی با خود فکر می کنند که وضعیت فعلی احتمالا نمی تواند بهبود یابد اگر چه آن ها با تصمیم های گرفته شده موافقت نموده و از شرایط به وجود آمده پیروی می کنند ، اما تلاش برای تغییر از وضعیت فعلی به شرایط بهتر را از خود نشان نمی دهند. زمانی که همه چیز آرام و مسالمت آمیز است و فقط چند تغییر کوچک در حال وقوع است این دیدگاه قابل تحمل می باشد.

اما موقعی که این تغییرات ، سریع در حال وقوع هستند این دیدگاه مفید واقع نمی شود و اگر در این وضعیت شرایط سکون و رفتار انفعالی داشته باشیم به تدریج کم رنگ تر  خواهیم شد تا زمانی که کاملا ناپدید شویم . به طور کلی افراد این گروه این واقعیت را باید بپذیرند که در محاصره دریایی از مشکلات قرار دارند و آن ها باید آن را جستجو نموده و حل کنند.

گروه چهارم :

گروه حل مسئله و مشکل افرادی که در این گروه قرار دارند نگرش خاصی در مورد مسائل و مشکلات دارند و فعالانه به دنبال مسائل و مشکلات بوده و در صدد حمله به آن ها می باشند . اینگونه افراد هنگام مواجه شدن با مسئله و مشکل همواره دنبال راه حل های مختلف برای حل مسئله و مشکل می باشند و به این موضوع که احتمالا مسئله و مشکل قابل حل نیست فکر نمی کنند. با توجه به سعی و تلاش و پشتکاری که دارند بالاخره موفق به حل مسئله و مشکل می گردند.

حالا با توجه به توضیحات مذکور و شناختی که از روحیات و نگرش های خود دارید خودتان به کدامیک از گروه های چهارگانه فوق نزدیک می دانید.