به نام ايزد توانا
برخي علل افت كيفيت آموزشي و پرورشي در مدارس
در هر جامعه باتوجه به طرز تفكـر احاد جامعه و بافت فلسفي فكـري و ريشه هاي عقيدتي آنهـا نظامهايي روي كـار مي آيند و اين نظامها فـارغ از محاسن و معايب خود در آن جامعه اقدام به طراحي برنامه ها و اهداف غايي در قالب كتب درسي و مكتبي و فكري براي دانش آموزان خود مي نمايند در اين بين ساخت نظام آموزشي يك جامعه اعم از نگرشها و باورها ، برنامه ها وآيين – نامه ها مي توانند همگي خود را در كـوتاه مدت و بعضي در بلند مدت نمايان مي سازند و اين تا ثيـرات اعـم ازمطلوب يانامطلوب صحيح يا غلط در بافت آينده جامعه تأ ثيري بسيار عميق خواهند گذاشت با توجه به اينكه ديگه فعاليتهاي مربوط به مسائل آموزشي و پرورشي در مدتي تقريباً طولاني اثرات عمده خود را به معرض ديد مي رسانند شايد كوچكترين اشتباه و يا نارسايي در تحليل بعضي ازمسائل و يا بردن در نظر گرفتن بعضي از علل و عوامل بسيار پيچيده تربيتي و آموزشي ضايعه اي غير قابل جبـران بر پيكـره ضعيف آموزشي كشور وارد نمايند كه سالها نتوان التيام آنرا بهبود بخشيد آنهم با صرف هزينه هاي گزاف و چندين برابر قبلي كه براي طراحي و اجرا صرف گرديده است .
از جمله عـواملي كه در اين راستا مي توانند تاثيرات منفي بر كيفيت آموزشي و روند آموزش در مدارس اعمال كنند مي توان به وضع آيين نامه هاي خشك و انعطاف ناپذير و غير شفاف كه پس از رفع اشكالها وعيوب آنها و سپري نمودن كانالهاي عريض وطويل بود بوروكراسـي معمول اداري آيين نامه اي جديد با مشكلات و اشكالات جديدي از پي ديگـري سرازير مي گردد و چون سيستم كلي بصورت متمركزاداره مي شودانعكاس يك اشكال يايك مشكل ازپايين تررده به تصميم گيرهاي اصلي شايد چندين سال طول بكشد .
تصميم گيـريهاي غيـر تخصصي در پشت درهاي بسته توسط افـرادي كه شايدمتصدي بزرگترين مقامهاي وزارتي بوده كه شايد هيچ تجربه اي در آموزش و پرورش آنهم درتدريس نداشته باشند
و فقط از قدرت امروزي مديريتي خوبي برخوردار باشند استفاده مي گـردد و نا گفته پيداست كه چنين اشخاصي با انواع درد و رنـج ها و نيـازهاي معلمان درمدارس بكلـي غـريبند اين تصميم گيريهاي نا كارآمد و غير واقعي كه اغلب بصورت ايده آليستي طرح مي گردند درمقام اجرا دچار مشكل شده و يا بصورت فقط تكميل فرمهاي مربوطه اجرا مي گردند .
طـراحان كتابها و نظام آموزشي كمتـر توجهي به نيازهاي واقعي دانش آموزان در همه سطوح مي كنند و گويي هر مقطع تحصيلي سيستمي مجزا و مستقل از همديگر عمل مي نمايند و كدام اطلاعات گسسته و غير مرتبط با هم در زمينه هاي اجتماعي و علمي ارائه مي دهند در چنين سيستم آموزشي وازدانش آموزان انتظارحفظ مفاهيم اوليه بعضي ازقوانين يا پديده ها بصورت طوطي- وار را خواستار هستيم و هيچ تـوجهي به خلا قيت و ابتكارات دانش آموزان يا به نحـوه تفكـر آنها از پديده هاي اطـراف و در ارزشيا بي دانش آموزان هم كمتـر تـوجهي به مسائل علـمي آزمايشگاهي يا ابتكارات آنان مي شود . سيستم آموزشي توجهي بيش ازاندازه به كميت آموزشي و اصالت دادن به محتوا و برنامه به جاي رشد و تحويل همه جانبه علا قـمند است و اين اشتبا هي بـزرگ بوده وآنهم شايد جابجايي هدف و وسيله درآن صورت گرفته بدين معنا كه معيار كمي و درصدهاي آماري قبولي وسيله اي بـراي
نشان دادن رشد كيفي در مطالعات مختلف بكاربرده مي شود كه بدين وسيله راههاي اصلاح روشها و يا مقايسه آنها و يا اصلاح شيو ه ها بـراي رسيدن به هدف متعالي تعليم و تـربيت و ارتقاء كيفيت يادگيري مورد استفاده قـرارمي گيرد كه عملاً توجه به كيفيت از ياد رفته و بصورت سنتي تأ كيدي بيشتـر بـرآمارهاي درصد قبولي بعنوان بلاي آموزشي كيفي درجامعه ريشه دوانده است بعنوان مثال ما هيچگاه شاهد تشويق معلمي بخاطر ميزان ياددهي كيفي يك مطلب آموزشي نبوده ايم اما
بسيـار شا هد تشويق معلماني كه از درصد كاذب قبولي بيشتـر استفاده كرده بودند را شده ايم و در اين بين شايدهم متخصص در آموزش پرورش نداشته باشيم كه بتواند تمامي شيوه هاي تدريس مسلط بوده و بتواند كيفيت يادگيري يك مطلب را ارزيابي نمايد .
عدم نظارت و كنترل سالـم ارزشيا بيهاي اصولي و توجه به معيارهاي غيـر واقعي و كهنه و از كار افتاده روي هم رفته شرايط نامطلوب و اضطراب آوري را در محيط مدارس به وجود مي آورد كه امكان استفاده از شيوه هاي غير معمول را از بين برده و عرصه را براي افرادي كه به طرز تفكـرو خلاقيت و پرسشگري دانش آموزان بدون درنظـرگرفتن مطالب كليشه اي كتابها مي نمايند تنگتر مي كند وما دراين شيوه بيشيرطالب دانش آموزاني همچون سربازاني كه بي چون و چرابايــد اطاعت كنند و حق هيچ پرسشگري و به دنبال چرايي هستند را نيستيم .
سيستم سنتي گزييش معلمان و رعايت اصول و شرايط گزينشي كه كمترتوجهي درآن به علاقمندي و استعداد و عشق و پشتكار و داشتن خلاقيت در يك حـرفه كه از شـرايط بسيارمهم براي افـراد
شايستگي در آن است را مي نمايد و صرفاً توجه به مدرك تحصيلي از جمله عواملي است كه افراد بخاطربيكـاري و فقط جهت كسب درآمد وارد شغل معلمي شده كه بعدها با استعداد يا با خلاقيت آنها سازگار نيست همه را دچار مشكل مي كنند .
انتخاب رؤساي مناطق بيشتر ازافراد غيربومي بغيراز محاسن اندكي كه دارد داراي معايب بسياري مي باشد كه اينان بعضاً حتي با شرايط جغرافيايي يا فرهنگي بكلي نامأ نوسند و ماهها و شايد سالهاوقت لازم است كه اندك آشنايي با محيط كاري پيدا نمايند و پس از كسب آن آشنايي توفيقاتـي چندپس ازعزل ونسب وزيرمديركلي جديدرؤساي مناطق جديدي رانيزمأموران آن منطقه خواهدكرد و اينبار نيز روز از نو و روزي از نو تكرار خواهد شد بودجه هاي بسيار كم دولتي و سرانه هاي ناچيز كه حتي كفاف هزينه هاي جاري و استهلاك ساختمان مدارس را نمي كند و در آنهـا كمتـر
توجهي به مسائل علمي و يادگيري وآزمايش دانش آموزان مي شود و حتي مديران مدارس چنان درگير مسائل مالي و اداري و جوابگويي به نامه هاي ارسالي و فرمهاي آماري هستند كه مي توان گفت بسياركم وقت توجه به مسائل يادگيـري دانش آموزان و كمك به حل مشكلات آنان را دارند
كمبود وسايل آزمايشگاهي درمدارس و بحصوص درمدارس روستايي و محـروم از جمله عواملي هستند كه موجب افت كيفيت آموزشي در مدارس مي شوند .
گذشته ازهمه مطالب عدم توجه به نيازهاي معيشتي و صنفي و ازبين رفتن پايگاه ومنزلت اجتماعي و سرخوردگي آنها و عدم حمايت مسئولين در مـراحل مختلف همگـي دست در دست هم داده تا ميـزان كيفيت مطالب آموزشي در مدارس از افتي بسيـار چشمگيـر بـرخوردار و فقط تماشاي جدولهاي آماري درصدهاي قبولي كاذب آماري دل خوش كننده وبسياري فريبنده بعضـــي از مسولين راكه خودكاملاً به عمق مطلب آگاه هستندراراضي مي نمايد و اين مسئله باعث مي گردد تا هر روز بيشترازروزقبل فاصله خودراباجهان علم وتكنولوژي وفناوري درعـرصه جهاني زيادتركنيم
و حتي نتوانيم جاي درپاي نخبگان فـرزانه و افتخارآميـز جهاني كشور خود در طي قرون گذشته بگذاريم و اين زماني بسيار معني داراست كه ماهمواره ادعاي داشتن فرهنگي ديرينه وريشه هاي عملي كهن را مي نمائيم اما امروز كه زمان زمان عمل و فعاليت و تلاش شبانه روزي جهت جبـران عقب ماندگي است سرخورد را در برف فرو برده بخيال اين كه بهتـرين چاره را در مقابل خطرات پيدا كرده و در پناهگاهي بسيار امن بسر مي بريم .
ادامه بحث در باره (راه چاره ای باید اندیشید !!!!!!!!!!!!!!!)
در دو قست قبلی در باره ی موضوع این نتیجه حاصل می شود که 1- کار را باید به کاردان سپرد . 2- انسان هایی درکارخودمی توانند مفید و موثر باشند که علاوه بر مدرک ،روابط عمومی خوبی داشته باشند . ادامه بحث مربوط به موضوع را
بخوانید.بلکه کم کم انگیزه و عشق معلمان برای فعالیت روبه تنزل رفته و متاسفانه از نظر رشد کیفی به پایین ترین حد خود می رسد . صحبت بنده بیشتر در باره کارشناسی ابتدایی و کارشناسنان مربوطه می باشد . به طوری که قبلا به آن اشاره کردم دوران ابتدایی ،دوران مهم تحصیل دانش آموزان می باشد که اگر دانش آموزان دوران ابتدایی دروس مربوط به این دوران را ضعیف به پایان برسانند درادامه تا پایان تحصیلات با افت تحصیلی در درس هایش روبه رو خواهند بود .همان طور که تاکید بر آن است که معلمانی که در مقطع ابتدایی مشغول تدریس می باشند باید به تمام معنا عاشق شغل معلمی باشند و با عشق وعلاقه کار کنند و همیشه مراقب اعمال وکردار خود در محیط مدرسه باشند که الگو پذیری دانش آموزان دراین مقطع قوی است .حالا با این وصف وحساسیتی که از دورا ن ابتدایی به آن اشاره شد می طلبد کارشناسان مقطع ابتدایی از بهترین ها گزینش شوند تا ناخدای خوبی باشند تا بتوانند این کشتی را به مقصد برسانند نه آن که افرادی باشند که کشتی را با ندانم کاری های خود همیشه با مشکلات مواجه کرده وروح آرامش را از مسافران گرفته ودر مرحله آخر هم غرق کنند وبا منطق ومعیار کهنه ای که دارند خود را وام دار مسافران بدانند.کارشناسان ابتدایی باید :
1- کاردان وبا تجربه ومتعهدبه مسئولیتی که به عهده گرفته اند باشند.
2 - دارای دید وسیع باشند.
3- از علم روز دنیا نسبت به مسئولیتی که به عهده گرفته اند آگاه باشند.
4- افرادی اندیشه ساز باشند نه با حرکات وکارهای خود اندیشه سوز.
5- دارای شخصیت ودر بین همکاران از مقبولیت ومحبوبیت لازم برخودارباشند.
6- در قضاوت ها سعی کنند از معیارها و شاخص های قانونی بهره بگیرنند.
(قسمت آخر مطلب را در تاریخ 30/11/87)بخوانید.)
مقاله در مورد بازی
|
نام مقاله : بازی های کودکانه و اهمیت آنها |
|
|
مهارتهاي مناسب بازي |
|
ادامه بحث درباره ی (راه چاره ای باید اندیشید !!!)رامطالعه کنید
مثال دوم :شما دو تیم فوتبال را در نظر بگیرید که از بازیکنان حرفه ای برخوردار باشند . که انتظار قهرمانی از آن ها در پایان لیگ می رود . یکی از تیم ها کادرفنی ومربی کاربلد وباتجربه برخوردار باشد و تیم دیگر یک کادرفنی و مربی ضعیفی داشته باشد .کادر فنی ومربی ضعیف چون شایستگی چنین پستی نداشته وبخاطر رابطه ای که با فلان شخص داشته ، مربی تیم ویا عضو کادر فنی شده است نه آن که نمی تواند بازیکنان حرفه ای را که یک گردن از او بالاتر هستند درک کند ،بلکه با ناشیگری خود آبرو تیم را برده وحاشیه های زیادی برای تیم بوجود می آورد و باعث می شود تیمی که باید بالای جدول جای داشته باشد به رده های ششم سقوط کرده وشانس قهرمانی را ازدست بدهد و شورو شوق بازیکنان را بگیرد . واما تیمی که از کادر فنی و مربی منسجم وکارکشده برخودار باشد با رفتاروکردار خود نسبت به بازیکنان باعث پیشرفت و در نهایت قهرمانی تیم می شود . چون مربی تیم کارشناس واقعی است می داند چگونه از بازیکنان در زمین استفاده کند . مربی های دو تیم را در نظر بگیرید یکی موفق و دیگری ناموفق ،می دانیدچرا؟ جوابش خیلی ساده است .تیم ها ی بزرگ که بازیکنان حرفه ای در اختیار دارند و سرمایه گذاری روی آن ها می شود مربی بزرگ وحرفه ای باید سکاندار آن شود تا بتواند بازیکنان را درک کرده وباعث دلگرمی آن ها شود نه آن که با کردارو رفتار خود سبب دلسردی بازیکنان را فراهم آورد .دراین جا لازم است هیات مدیره اگر خودشان هم بارابطه آن پست را اشغال نکرده باشند مربی را برکنار کرده و مربی دیگری را انتخاب کرده وتیم رااز بحران نجات دهند.و اما با دو مثالی که زدم به موضوع بحث می پردازم . حالا شما یک آموزش وپرورش شهرستانی را در نظر بگیرید که فرهنگیان آن درسطح استان که جای خودش را دارد درسطح کشورحرف اول را از نظر عملکرد و کارآیی داشته باشند ولی بخاطر عملکرد ناشیانه بعضی از کارشناسی های آن اداره نه آن که روحیه فرهنگیان آن شهرستان روبه خاموشی می رود بلکه .... ......... (ادامه مطلب را در23/11/87 بخوانید)
راه چاره ای باید اندیشید !!!
آقایان و خانم های بزرگواری که این نوشته را می خوانید ضمن تشکر از شما بخاطر بازدید از وبلاگ ،خواهشمند است نظرات خود را نسبت به موضوع های وبلاگ مخصوصا موضوع مورد بحث ارائه نمائید.
قبل از پرداختن به موضوع ،این نکته را یادآوری می کنم که هدف ازانتخاب این
موضوع بهبود کیفی امر آموزش و پرورش می باشد .
بنده قریب به 27سال سابقه خدمت درآموزش و پرورش دارم .افتخارم این است که با عشق وعلاقه وافر این شغل را انتخاب کرده و خوشبختانه با همان عشق وعلاقه
درآموزش وپرورش خدمت کرده ام و هنوز هم با شور وهیجان خاصی عاشقانه به کارم علاقه و عشق می ورزم .واز ایزدمنان خواهانم که این عشق وعلاقه رااز حقیر نگیرد و این خدمت ناچیز رامورد قبول خودش قرار دهد .انشاالله
اما موضوعی که میخواهم به آن بپردازم مربوط به بعضی از افرادی است که به نام کارشناس در ادارات مخصوصا در ادارات آموزش وپرورش خدمت می کنند ولی نام کارشناس را یدک می کشند آن هاحتی عرضه کلاس داری را هم ندارند و شاید قبلا اصلا کلاسی را تدریس نداشته اند که عرضه آن را داشته باشند . در بین کارشناسان دوایر درادارات به نظر بنده کارشناس های دایره ابتدایی باید از افراد زبده وبا تجربه انتخاب شوند .با یک یا دو مثال این موضوع را بیشتربه آن می پردازیم . مثال اول: در بین پنج پایه ی ابتدایی پایه ی اول به نظر می رسد از تمام پایه ها مهم ترودقت بیشتری درانتخاب معلم آن کلاس است .چرا ؟ چون پایه و اساس دوران تحصیل دانش آموزان در کلاس اول صورت می گیرد . باید معلم اول از بهترین ها باشد . معلم اول با ید یک هنرمند – خوش برخورد - با صبر و حوصله –باشخصیت و خوش تیپ و... باشد تا بتوانند دردانش آموزان اثربخش باشد . حالا اگر ما برای پایه اول یک معلمی انتخاب کنیم که اصول اولیه برخورد با دانش آموزان 6سا له را نداند می دانید چه ضربه مهلکی بر پیکر این دانش آموزان اول زده ایم .این معلم شاید برای پایه پنجم از بهترین ها باشد ولی کارایی در پایه اول را ندارد .مثال دوم : (ادامه بحث درتاریخ 20/11/87بخوانید)
ای کاش این قسمت جز برنامه ها نبود
30 سال انفجار نور بر مدیران لایق و پر تلاش جمهوری اسلامی مبارک باد.
جلسه اعضای کانون بسیج فرهنگیان شهرستان آران و بیدگل روز دوشنبه مورخ 14/11/1387 در کانون شهید عربیان با حضور ریاست ارجمند و محبوب دل ها ی فرهنگیان شهرستان ، جناب آقای حاج عباس صدر و آقایان جواد حاجی جمالی کارشناس حراست ، احمدرضا سعیدی کارشناس ارجمند ارزشیابی و عملکرد و رسیدگی به شکایات ، احمد مقنی کارشناس و معاون محترم اداره و مدعوین و اعضای کانون بسیج فرهنگیان برگزار شد.
جلسه خیلی خوبی بود. در این جلسه آقایان محدث و فدائیان ، دو تن از روحانیونی که در مبارزات مردم شهرستان بودند از خاطرات آن دوران برای حضار سخنرانی کردند و در ادامه مسابقه ی حضوری که توسط آقایان شویدی و نوروزی طراحی شده بود . با وجود اینکه برای اولین بار در چنین جلساتی اجرا می شد توانست حق مطلب را ادا کند. در ادامه به چند تن از حضار در جلسه به قید قرعه جوایزی اهدا شد.
جلسه هر چند مجری توانایی که بتواند حق مطلب را برساند نداشت ؛ ولی با همکاری دست اندرکاران برگزاری جلسه خوب اداره شد که جای تشکر از کسانی دارد که این جلسه را برگزار نمودند، ولی ای کاش ، ای کاش ، آخرین برنامه که اهدای هدیه به 30 نفر از همکاران بود مانند بعضی از کارهایی که به صورت مخفیانه و ناحق در بعضی از کارشناسی ها صورت می گیرد ، انجام نمی شد . مانند بردن بعضی از افراد مورد قبول خودشان به اردوها ، بازدیدها و یا به شهر مقدس مشهد . این امر هم مخفیانه بود و حلاوت ( شیرینی ) جلسه را به کام بعضی از فرهنگیان ، معلمان و مدیران مدارسی که بدون هیچ چشم داشت و با کمال اخلاص در مدارس شهرستان و روستا بدون هیچ امکاناتی بهترین دستاورد را دارند ، تلخ نمی کرد .
امیدوارم که این چنین برنامه هایی باعث دلسردی آن دسته از فرهنگیان نشود که با تعهد و کاردانی به انجام وظیفه مشغولند. بنده هیچ شکی ندارم که فرهنگیان اداره آموزش و پرورش شهرستان آران و بیدگل و همچنین جناب آقای حاج عباس صدر جانباز عزیز و محبوب تمام فرهنگیان سکان دار امر آموزش و پرورش شهرستان از بهترین های استان اصفهان هستند.
ولی به شما برادر عزیز جناب آقای صدر ریاست ارجمند آموزش و پرورش یادآور می شویم که بعضی از کارکنان اداره در بعضی از کارشناسی ها ، نه مقبولیت دارند و نه محبوبیت .
و نه نسبت به مسئولیتی که دارند کاردان و کارشناس هستند . تا دیر نشده چاره ای بیندیشید که لحظه ای غفلت ضربه مهلکی بر پیکر امر تعلیم و تربیت شهرستان است .
پیشنهاد می کنم چون کارشناسی آموزش ابتدایی پایه و اساس تعلیم وتربیت است یک بازنگری جدیدی صورت گیرد ، و آخرین کلامم اینکه ای کاش قسمت آخر ( اهدای جوایز) جز برنامه ها نبود !!!
هر پیری که او را خرد نیست چون چشمه ای است که آب ندارد .
هر عالمی که او را تقوی نیست چون درختی است که میوه ندارد .
هر سلطانی که عادل نیست چون ابری است که باران ندارد.